تولد سه ماهگی
تولد تولد تولدت مبارک. قند عسلم دو روز پیش رفت تو سه ماه.چون دسترسی به اینترنت نداشتیم امروز که آمدیم خانه مامان جون سه ماهگیت رو تبریک میگم.(البته تو وبلاگت)من چهارشنبه سه ماهگیت رو تبریک گفتم عسلم. روزها در پی هم می گذره و تو روز به روز و من معتقدم ساعت به ساعت هم چهره ات و هم کارهات تغییر می کنه. چهارشنبه که داشتم از اداره میاومدم کوهِ جلوی خونمون رو دیدم و اشک تو چشمم جمع شد. هوا خیلی تمیز بود و کوه های اطراف پیدا بود. دوست داشتم می رفتم قله کوه و دست هامو تا جا داشت بلند می کردم و خدا رو به خاطر تمام نعمت هایی که بهم داده شکر می کردم. به خاطر داشتن تو به خاطر داشتن خانواده خوب و مهربون و به خاطر زندگی خوبم شکر می کرد...