تولدم مبارک
با عرض پوزش مجبورم شش روز جلوتر تولدم رو به خودم تبریک بگم این هفته به دلیل مشغله کاری و اینکه آخر هفته هم بسیار بسیار کار دارم مجبورم زودتر بیام وبلاگت رو آپدیت کنم. همیشه با اومدن تولدم کلی ذوق می کردم البته نه واسه تولدم بیشتر واسه کادویی هاش. ولی سه سالی هست وقتی روز تولدم میشه غصه ام میشه که چقدر زود داره میگذره و من هیچ چیز مفیدی جز مادر شدن تو کوله بارم ندارم. شاید در حق خیلی ها کوتاهی کردم حق فرزندی،همسری، خواهری و حتی دوستی به خاطر مشغله کاری در حق خیلی ها کوتاهی کردم ولی دلخوشم که تاجایی که تونستم در حق تو کوتاهی نکردم و امیدوارم بتونم کم نزارم برات. گذشت باز هم مثل برق و باد، مثل یک چشم به هم زدن. پا...